شعر
امروز،این اسیر،
انسان رنج دیده و محکوم قرن ها ،
از زرف این غبار،
تا اوج اسمان خدا پر گشوده است!
انگشت بر دریچه خورشید سوده است!
تاج از سر فضا و زمان در ربوده است!
تا وا کند به جهان های دیگری
فریدون مشیری
امروز،این اسیر،
انسان رنج دیده و محکوم قرن ها ،
از زرف این غبار،
تا اوج اسمان خدا پر گشوده است!
انگشت بر دریچه خورشید سوده است!
تاج از سر فضا و زمان در ربوده است!
تا وا کند به جهان های دیگری
فریدون مشیری